سرمایهی بزرگ و اتفاق مبارکی بهنام ام-بی-اِی شریف
سالها بهعلت توسعهنیافتگی علوم انسانی در ایران بهویژه در حوزهی اقتصاد و مدیریت، خانوادهها فرزندان خودشون رو به تحصیل در رشتههای مهندسی و پزشکی ترغیب و تشویق میکردن. سدی بهنام کنکور هم در کنار این رویکرد خانوادهها باعث شده که داوطلبین ممتاز به سمت رشتههای پزشکی و مهندسی کشیده بشن و داوطلبینی که از این رقابت بازموندن مجبور بشن بین تحصیل در رشتههای باقیمونده و رفتن به خدمت سربازی یا خونهی بخت یکی رو انتخاب کنن. این موضوع باعث بستهشدن چرخهی معیوب عدم رشد علوم انسانی (اقتصاد و مدیریت بیشتر مدنظرم هست الان) در کشور شده بود.
دانشگاه شریف بدون هیچ تعارفی توانمندترین دانشگاه کشور در جذب و تربیت نخبگان در رشتههای مهندسی و فنی هست. دانشگاههایی مثل تهران، امیرکبیر، علموصنعت و … هم در رتبههای بعدی نقش شایانی در این زمینه داشتن و دارن. ولیکن مشکلی که وجود داره اینه که آموزش ساختاریافتهی مهندسی برای بعضی از دانشجویان با ذهنهای خلاقتر و هوش اجتماعی بالاتر به مرور جذابیت خودش رو از دست میده. دوستانی سراغ دارم که بعد از فارغالتحصیلی در کارشناسی مهندسی کامپیوتر برای دورهی کارشناسی ارشد، مدیریت، اقتصاد، جامعهشناسی، روزنامهنگاری، علوم سیاسی، زبانهای باستانی و … رو انتخاب کردن. فارغالتحصیلانی هم که (بهعنوان غنیترین سرمایههای انسانی کشور بهشکل کارآفرین یا کارشناس) از رشتههای مهندسی وارد بازار کار میشن یا ابزار مدیریت کسبوکارشون رو بلد نیستن و یا مجبور میشن در سازمانی کار کنن که توسط نیروهای غیرنخبه مدیریت میشه که حاصل هر دو اتلاف سرمایههای کشور هست. این سرخوردگی در کنار فاکتورهای دیگه از دلایل مهم مهاجرت نخبگان بهحساب میآد.
در این شرایط دانشگاه شریف با هوشمندی برخی اساتید فرهیخته، دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف رو سال ۱۳۷۸ تاسیس کرد تا به کمک کارآفرینها و نخبگانی بیاد که به علت ضعف نظام آموزش مدیریت در ایران از تحصیل در این رشتهها رویگردان شدهبودن. این کار دانشگاه شریف در دانشگاههای تهران، امیرکبیر و علموصنعت هم پیاده شده و تبدیل به سرمایهای نه فقط برای کسانی که در این دورهها تحصیل کردن که برای کل کشور شده. من از صمیم دل از چنین اتفاق مبارکی که باعث تغییر مسیر نخبگان بهسمت علوم انسانی شده خوشحالم و اون رو سرمنشاء خیر و برکت برای کشور میبینم.