سیاحت‌نامه‌ی حلی‌الوقص: بخش اول

سنتی حسنه بر این وب‌نبشت‌گاه گذارده‌ایم و مصممیم که هر فردوس‌برین و هر جهنم‌درّه‌ای که رحلت ببریم، درباره‌اش خطی چند بنگاریم جهت انبساط خاطر اصحاب. دو سه شرح‌الرحله به یاران مدیون هستیم که در فرصت مغتنم کتابتش را دست خواهیم گرفت.

و اما بعد، این مقال شرح رحلت بنده و عیال به بلد حَلی‌الوَقص۱ است در ولایت نُفای‌العِصقاشیَه۲، جهت شرکت در مجمع العلوم الاداریه الکَنَدَه۳ یا بالاختصار اِیسَک۴. متورخان و علمای لغت را عقیده براین است که نخست اهالی این ولایت از ممالک اسقاط‌لند۵ بدین مکان هجرت نموده‌بودند و از همان جهت نام نُفای‌العصقاشیه را برگزیده‌اند که در لغت لاتین معنایش اسقاط‌لند جدید است. بیرق‌شان هم همان بیرق اسقاط‌لند است باَلوان المعکوس (صلیب آن‌دوروی قدیس۶ ازرق‌فام بر قماشی ابیض)  و اندرمیانش آن اسد اسقاطیش.

بیرق ولایت نُفایه‌العِصقاشیَه

القصه. قرقی، مرکب مشهورمان را برای مختصری دوا-درمان و معالجات خفیفه در مریض‌خانه‌ی چرخ زرین۷ نزد جناب استاد آقارضا شوشتری در محله‌ی اصغربارو۸ خوابانده بودیم و از حاج سعید شکرساز اصل تبریزی خواهش کردیم که ما را تا مطار همیل‌آباد برساند که ایشان هم قبول زحمت فرمودند. قاریان محترم، اجازت بفرمایید که از همین منبر مراتب تشکرات مجدد را بر ایشان ارسال نمایم: «مراتب تشکرات مجدد!»

اخبار عاجل: فی‌الحال، بعد از ۴-۵ ساعت مَطَر الکثیر الکبیر المستمر، آفتابی مختصر برآمده. رخصت می‌طلبم که لختی از محضرتان مرخص و از دارلمسافر خارج شده هوایی تناول کنم و یحتمل چند تصویری ثبت نمایم تحفه‌ی یاران. برخواهم‌گشت. حتماً.

[بعد از لختی]

علی‌الحساب این تصویر را داشته باشید تا بعدها از خجالت‌تان خارج شوم.

این کنّا؟ فی‌المطار الهمیل‌آباد…

سوار بر طیاره‌ی وست‌جت شدیم و ساعت‌و‌نیمی بعد در مطار حَلی‌الوَقص جلوس نمودیم. به دارلمسافر دِلطاحلی‌الوقص۹ درآمدیم که مجاور است به اوقیانوس اطلس شمالی. از روزنه‌ی حجره‌ی ما چنان که در زاویه‌ای منفرجه جلوس می‌نمودیم، منظره‌ای زیبا از اوقیانوس قابل رویت بود. پس از لختی آسایش، جهت عشاء و به‌سفارش یکی از اصحاب رهسپار غرفه‌ی نیش۱۰ شدیم که گفته‌اند از ۴ تا ۶ عصر ماالشعیر و طعام به‌نیم‌بها دهد و آن را ساعت سرور۱۱ نام نهاده‌اند. ربع ساعتی از ۵ نگذشته رسیدیم، غلغله‌ای بود که لاتقول و لاتسأل. امت دائماً در صحنه گویی غراء به باسن مالیده‌باشند، چونان به کرسیان الصاق گشته‌بودند که تکان از تکان خوردنشان تا ساعت ۶، بس بعید می‌مانست. طاقتمان طاق شد و نوش نیش را به نشستگان توش بخشیدیم و جانب طریق حدیقه‌الربیع۱۲ را پیش گرفتیم تا به بیت‌السوشی‌ای فخیم درآمدیم یامی‌یام و نامی‌نام. یعنی لذیذ بود و اسمش سوشی نامی رویال.

شب را خفتیم و سحرگاه یوم السبت، عیال به جلسه‌ای از مجمع رفت و بنده هم نشستم تا نخستین بخش این سفرنامه را تقدیم حضور انور قاریان محترم این وب‌نبشتگاه نمایم.

توضیحات:

۱- Halifax
۲- Nova Scotia
۳- Administrative Science Association Canada
۴- ASAC
۵- Scotland
۶- St. Androw’s Cross
۷- Golden Wheel
۸- Scarbrough
۹- Delta Halifax
۱۰- Niche Lounge
۱۱- Happy Hour
۱۲- Spring Garden Road

برای قرائت بخش دوم این سفرنامه برروی این اتصال طقطقه بفرمایید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *